سهم حواس در یادگیری


ما از حواس پنج گانه خود برای دریافت اطلاعات استفاده می کنیم. می بینیم ، می شنویم ، لمس می کنیم ،بو می کنیم و گاهی می چشیم تا اطلاعاتی کسب کنیم. هر کدام از حواس  سهمی در یادگیری انسان دارند.نتایج تحقیقات در مورد سهم حواس در یادگیری انسان نشان داده که تقریبا حدود هفتاد و پنج درصد (سه چهارم) یادگیری از طریق دیدن،  13 درصد از طریق شنیدن ، 6 درصد از طریق  لمس کردن ، سه درصد از طریق بوییدن و سه درصد از طریق چشیدن صورت می پذیرد. یک پیام نمودار این است که یادگیری از طریق دیدن  بویژه اگر فرد طی آن فعالیت نیز داشته باشد سهم عمده ای در یادگیری خواهدداشت.  این امر به ویژه در کودکان کم سن و سال تر پررنگ تر است.

 

 

پیام دیگر نمودار این است که هر چه قدر حواس بیشتری در یادگیری درگیر باشد فرد سریع تر ، کامل تر و عمیق تر فرا خواهد گرفت.

شاید این نکته به ذهن متبادر شود که یادگیری برخی از مطالب درسی بیشتر بر حس شنیداری استوار است و نمی توان در بعضی دروس مانند تاریخ یا فارسی و… حواس بیشتری را درگیر کرد.استفاده از روشها و رسانه هایی که دانش آموزان طی فرایند یادگیری فقط شنونده صرف نباشند و فعالیت داشته باشند می تواند راهگشا باشد. ایفای نقش ، پانتومیم ، گردش علمی، بازی های آنلاین ، شبیه سازی ها ، تماشای فیلم ،  کار با اشیا حقیقی ،محیط های چندرسانه ای  ،رسانه های سه بعدی مثل مولاژ،ماکت ،مدل ، نقاشی ، خمیر بازی و…. در بکارگیری دیگر حواس نقش بسزایی دارند. تدریس بر اساس هوش های چندگانه گاردنر به عنوان یک روش آموزشی که دربرگیرنده موارد ذکر شده می تواند باشد از جمله روش های مفید برای نیل به این هدف است. حتی در آموزش های مبتنی بر رایانه  بر قابلیت درگیری حواس مختلف در محیط یادگیری تاکید می شود. مثلا در طرز کار قلب وقتی امکان مشاهده عینی آن برای دانش آموز فراهم نباشد طراح محتوا ، محیط را به گونه ای طرح ریزی می کند که یادگیرنده همزمان با آنکه متنی را می تواند درباره قلب بخواند ، صدای ضربان آن را بشنود ، طرز کار آن را به طور شبیه سازی شده ببیند ، مقادیری را زیاد یا کم کند تا تاثیر آن را در طرز کار قلب ببیند (مثلا ازدیاد فعالیت بدنی یا تنفس با وارد کردن مقدار و تاثیر آن بر طرز کار قلب ) و دیگر مواردی که طراح با کمک یک متخصص موضوع  دربرنامه آموزشی خود لحاظ می کند.